Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-01@05:01:34 GMT

بالاخره فیلم‌ها تمام می‌شوند یا سینما؟!

تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۸۶۶۵۷

بالاخره فیلم‌ها تمام می‌شوند یا سینما؟!

از وقتی «کرونا» سبک زندگی، کار و حتی تفریح آدم‌ها را تغییر داد، یکی از پرتکرارترین بحث‌ها در عالم سینما «آداب سینما رفتن» بود؛ آدابی که به نظر می‌رسد در کشور ما بیشتر تحت‌تاثیر شرایط قرار گرفته و اگرچه این روزها یک فیلم کمدی با استقبال قابل توجه مردم روبرو شده اما معیار دقیقی برای سنجش تغییر نکردن آداب فیلم دیدن در سینما نیست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این مسئله نگرانی‌هایی را برای عده‌ای از صاحبنظران ایجاد کرده اما در عین حال امیدواری‌هایی نیز نسبت به ادامه «سینما» مطرح می‌شود.

به گزارش ایسنا، سال گذشته در چنین روزهایی سایه شوم کرونا دور نشده بود و سینما در جایگاه یکی از نخستین حرفه‌هایی که بخاطر شیوع ویروس تعطیل شده، هنوز نتوانسته بود قد راست کند. وقتی هم بارقه‌های امید از تابستان بر سر سینما تابیدن گرفت بروز اتفاق‌هایی تلخ در جامعه همه معادلات را بر هم زد و یک باره همه چیز به سر خط سکوت و سکون رسید.

اما از نوروز امسال که اوضاع کمی تغییر کرده و گیشه سینما جانی تازه گرفته، امیدها برای بهبود اوضاع هم بیشتر شده است چون جدا از شرایط روحی جامعه، بعد از رونق پلتفرم‌های اینترنتی و کوچ سینماگران به این پلتفرم‌ها و اوج گرفتن سریال‌سازی، نگرانی‌هایی دیگری برای سرنوشت سینما، سالن‌های سینما و تغییر ذائقه مخاطب به وجود آمد. این نگرانی همچنان میان بسیاری از اهل فن در سینما بیان می‌شود ولی یکی از منتقدان سینما نگاهی امیدوارانه نسبت به این ماجرا دارد.

خسرو دهقان اخیرا یادداشتی را در مجله دنیای تصویر به نگارش درآورده که با توجه به طرح بسیاری از این دغدغه‌ها در گزارش‌های پیشین ایسنا، این یادداشت در اینجا بازنشر می‌شود.

دهقان در این متن با عنوان «شاید فیلم‌ها تمام شوند اما سینما ادامه دارد...» نوشته است:

« ۱) وقتی درباره گیر و گورهای سینما در سال‌های اخیر صحبت می‌کنیم، باید این واقعیت را در نظر بگیریم که ریشه خیلی از مشکلات به مسائل فراتر از سینما برمی‌گردد و بعد اینکه قدمتش بیش از یک سال، دو سال و ۱۰ سال است. نباید فراموش کنیم که سینمای ایران در تاریخ ۱۲۰ ساله‌اش با عیب و ایرادهای زیادی همراه بوده. خوشبختانه یا بدبختانه بخشی از مشکلات مختص به ما نیست و کلاً پدیده سینما در سطح جهان با دردسر مواجه شده. قطعاً تعریفی که امروز از سینما وجود دارد و استقبال مردم از فیلم ها در سالن های سینما را نمی‌توانیم با ده، بیست و سی سال قبل مقایسه کنیم. البته مشکلات در کشور ما رنگ و بوی دیگری هم به خودش می‌گیرد و پیچیدگی‌های بیشتری پیدا می‌کند ولی در واقعیت نه! به بن‌بست رسیدن سینما را نمی‌شود به جغرافیا محدود کرد.

۲) از کلیات بگذریم و کمی جزئی‌تر نگاه کنیم و عواملی که سینما را به این روز انداخته است. در دو، سه سال اخیر بحران زیاد داشتیم از جمله کرونا که همچنان هست و ظاهراً به این سادگی‌ها دست بردار نیست. کرونا عامل مهمی بود. تجمع را به هم زد و ساختارها را تحت‌تاثیر قرار داد. معاشرت‌ها را کمرنگ کرد و میل و رغبت‌ها را کاهش داد. روی تمام شئون زندگی اجتماعی تاثیر گذاشت، در نتیجه ترکش‌هایش به سینما هم رسید چون سینما با حضور جمعیت در سالن معنا پیدا می‌کرد. پس بدون تعارف باید کرونا و پیامدهای بعدی‌اش را جدی بگیریم. مسئله پیچیده است چون کرونا از بین هم که برود عادت‌هایی که طی این مدت از بین برده دیگر برنمی‌گردد.

۳) توجه داشته باشیم که عادت سینما  رفتن بعد از کرونا کم رنگ شده، دیگر سینما رفتن آن آیین و تشریفات سابق را ندارد؛ لباس پوشیدن، قرار گذاشتن، صف کشیدن برای خرید بلیت، خوردن ساندویچ و نوشابه و این حرف‌ها که قبلاً یک شب ویژه را برای تماشاگر سینما می‌ساخت به مرور بی‌رنگ شد و از بین رفت.

۴) مورد بعدی که نمی شود نادیده‌اش گرفت بحث اقتصاد است. اوضاع در هیچ جای دنیا جالب نیست ولی طبق معمول برای ما بدتر است. از قدیم سینما ارزان‌ترین سرگرمی ممکن برای مردم بود اما همین سرگرمی ارزان و فراگیر هم الان تبدیل شده به تفریح گران و فاخر. جیب خالی جواب نمی‌دهد. ساده‌تر اگر صحبت کنیم باید در نظر داشت که حال و حوصله چندانی هم برای مردم باقی نمانده که برای تفریح به سینما بروند چون یاد گرفته‌ایم همه چیز را در همان خانه حل و فصل کنیم.

۵) مورد بعدی که نباید از قلم انداخت تکنولوژی است. تکنولوژی تمام مظاهر زندگی را عوض کرده. در دورانی که یک جوان هر جای دنیا هر شب روی موبایل می‌تواند سه تا فیلم تماشا کند معنای سینما عوض می‌شود. ماهواره، اینترنت، تلویزیون و گوشی‌های هوشمند وارد زندگی ما شده و جا را برای سینما تنگ کرده‌اند. به جای تحمل شلوغی و هزینه کردن برای تاکسی یا جای پارک، روی مبل یا تخت لم می‌دهید و هر فیلمی را که بخواهید با زیرنویس یا دوبله، با سانسور یا بی‌سانسور تماشا می‌کنید.

۶) در خانه، تلویزیون بیشتر از یک یا دو متر با شما فاصله ندارد. انواع و اقسام شبکه‌های ماهواره‌ای و سرویس‌های استریم هم در دسترس دارید و صبح تا شب چیزهای مختلفی را می‌بینید که الزاماً دیگر فیلم نیستند. برای همین سریال و سریال‌بینی این روزها جای سینما و تماشای فیلم در قالب نود یا صد دقیقه را برای مردم پر کرده و در نتیجه مشتری‌های سریال‌سازی زیاد شدند.

۷) پس همه چیز دست به دست هم داده تا تعریف سینما و فیلم دیدن برای ما عوض شود، مخصوصا تکنولوژی که ساعت به ساعت و دقیقه به دقیقه در حال پیشرفت است و احتمالاً از زمانی که من این یادداشت را شروع کرده‌ام تا وقتی که شما آن را می‌خوانید باز هم چند قدم جلوتر می‌رود.

۸) در مجموع بیشتر از آنکه تغییرات مربوط به این سوی پرده باشد، یعنی در تماشاگر و عوامل بیرونی، خود سینما است که تغییر کرده و همین تغییرات است که اهمیت دارد. ماهیت سینما عوض شده. ابعاد و اندازه‌اش تغییر کرده. قواعد و قراردادهایش به روز شده و دیگر با تصورات قبلی ما سازگار نیست. در حال گذار از آن دورانی هستیم که سینما و فیلم دیدن برای ما مثل آیین بود. آن روزگار سپری شده و دیر یا زود این دوران جدید هم تثبیت می‌شود و معنای خودش را می‌سازد.

۹) با این تفاسیر شاید به نظر می‌آید که تلخ فکر می‌کنم و می‌نویسم ولی در واقعیت، من به امید و آینده اعتقاد دارم. احتمالاً و حتماً راه‌هایی برای گشایش پیدا می‌شود. نمی‌دانم چطور و چگونه ولی آینده هیچ وقت تاریک و سیاه نیست چون فردا برآید بلند آفتاب... .»

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: خسرو دهقان سینما یا فیلم تمام می شود برگزیده ها جنگ تحمیلی کاخ سعدآباد نمایش آرش دادگر پوشاک محلی بهروز افخمی حسام منظور شبکه نسیم برگزیده ها جنگ تحمیلی کاخ سعدآباد نمایش آرش دادگر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۸۶۶۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران

دهم اردیبهشت‌ماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته می‌شود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران می‌دانند. صدیقه (روح‌انگیز) سامی‌نژاد بازیگر فیلم «دختر لر» پس از نقش‌آفرینی در نخستین فیلم خود آنقدر سختی دید که هرگز حاضر به تکرار این تجربه نشد.

نام روح‌انگیز سامی‌نژاد که متولد سال ۱۲۹۵ در کرمان بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خان‌بهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.

با پخش «دختر لر» در سینما‌ها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامی‌نژاد به شهرت رسید، اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد. 

فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سال‌ها بی‌خبری و با تصاویری تکان‌دهنده از این ستاره سال‌های دور سینما واکنش‌های تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد: زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سال‌های پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روح‌انگیز سامی‌نژاد مُرده است. من تا آن روز فکر می‌کردم روح‌انگیز سامی‌نژاد باید سال‌ها پیش مرده باشد.

 به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامی‌نژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنج‌شنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامی‌نژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».

این کارگردان سینما همچنین گفته بود: من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامی‌نژاد را در فیلم تهامی‌نژاد دیده بودم که گریه می‌کرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناس‌ترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلی‌های دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعه‌ای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خود حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.

عباس بهارلو – مورخ و پژوهشگر سینما – در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخش‌هایی از آن آمده است: وقتی در سال ۱۳۱۲ فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خان‌بهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامی‌نژاد در آن نقش «گلنار» را بازی می‌کرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنش‌های ناگواری برانگیخت، که به‌درستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچ‌گاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامی‌نژاد تصوری از آن واکنش‌ها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر می‌داشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم می‌شد؟

گفته می‌شود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوشش‌هایی را در زمینه ساخت فیلم انجام می‌داد و در این‌باره بهارلو ادامه داده است: به‌موازات فعالیت‌های سخت‌کوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خان‌بهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جست‌وجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلوی‌ِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایش‌ها و تعزیه‌ها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سال‌ها در فیلم‌های اوگانیانس و مرادی ایفای نقش می‌کردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آنها از صحنه تئاتر به سینما آمده بودند، به‌همین دلیل موانع کم‌تری بر سرِ راه خود داشتند.

سپنتا موفق شد صدیقه (روح‌انگیز) سامی‌نژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبئی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او به‌عنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد. «دختر لر» نخستین بار در سی‌ام آبان ۱۳۱۲ در دو سینمای مایاک (دیده‌بان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه ۱۳۱۳ در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت.

 سپس با یک دو هفته وقفه در همین‌سینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگ‌های خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را به‌چشم ببینند. ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامی‌نژاد چنان انگشت‌نما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهر‌های مختلف.

سامی‌نژاد در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامی‌نژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.

از تهامی‌نژاد نقل شده است‌: اغلب به‌طور کنترل‌نشده‌ای می‌خندید و در حالی‌که اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانی‌های متعصب او را مورد ضرب‌وشتم قرارمی‌دادند و حتی بطری به‌طرفش پرتاب می‌کردند. به‌طوری‌که همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.

درباره این چهره مستند دیگری با نام «روح‌انگیز سامی‌نژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است.

سامی‌نژاد در حالی در ۸۰ سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبه‌ای با ایسنا گفته بود: بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بار‌ها به آنها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسل‌های دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آنها به این موضوع توجه نکردند.

قدیمی‌های معروف، بریده‌اند و سعی می‌کنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سال‌ها به آنها بی‌لطفی شده است و دل پرگلایه‌ای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که می‌توانست بازی کند.

در یکی از برنامه‌های تلویزیونی هفت، بعد از سال‌ها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید می‌بینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینما‌های تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمی‌توان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد، اما سال‌ها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم، اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او می‌توانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی می‌کرد چه اتفاقی می‌افتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بی‌غمی وجود نداشت، می‌توانست نقش یک پدر را بازی بکند.

منبع: روزیاتو

tags # بازیگر سینما ، سینما سایر اخبار اسرار تکامل آلت‌ جنسی؛ رابطه جنسی انسان‌های اولیه مثل گوریل‌ها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غول‌پیکری که توسط انسان‌ها به وجود آمد! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند (تصاویر) کشف پرنده‌ عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!

دیگر خبرها

  • راز صاحب سینما می‌شود
  • کانون «نگاره و سینما» در دانشگاه آزاد بروجرد گشایش یافت
  • مرزی‌ترین نقطه خراسان شمالی سینما خواهد داشت
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران
  • سینما‌ها عصر جمعه تعطیل می‌شوند
  • فلامینگو‌ها بالاخره به تالاب صالحیه رسیدند
  • بدهکاری سینما و تلویزیون به روز معلم
  • ببینید | ناگفته‌های فردیون جیرانی از خدمت بزرگ عباس کیارستمی به سینما
  • تجربه سینما ترس، ترسناک‌ترین در ایران
  • واکنش کنایه آمیز مقام دولتی به انتقادات مجلس از قیمت دلار و وضعیت بازار ارز